خاطرات یک سرباز

خاطرات یک سرباز

دوشبه 28/08/1397

سه شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۳۲ ب.ظ

دوشبه 28/08/1397

لغو شدن مرخصی های میان دوره، آزمون تستی، کلاس MBTI ، سایز کردن پیراهن ها و سایز گرفتن کفش ها. شب، مامان زنگ زد که بپرسه کی برمیگردم. گفتند موها رو با نمره 4 بزنید.

ساعت 00:00 تا 02:05 پست رکن و فاوا بودم. به سختی بیدار شدم. تا آماده شدم و رفتم روی پله ها بودم که عرفان صدا زد. گفتم میرم دستشویی. 12:03 12:05 بود که رسیدم به پست، شاکی بود.

تا ساعت 02:00 پست دادم. سر پست این دفعه، یاد پیشنهاد ساخت زمین ییلاقی و چیزهای دیگری افتادم. فکرم درگیر شد. صلواتهایی که نذر کرده بودم برای رژه رو شروع کردم که باقی مانده رو بفرستم. یک سگ هم توی حیاط بالایی بود که نمیدونم به من پارس میکرد یا رفقا یا دشمناش. یکمی مخل شده بود. محسن جاودانپور بود، نفر بعدی، یکمی زودتر اومد سر پست و من رفتم بخوابم. برای نماز سخت بیدار شدم. گلوم به شدت گرفته بود، تعجب کردم. صبح پیاده روی و نرمش. بعد کلاس نارنجک. بعد هم نماز و ناهار. سر نماز سرهنگ عباسی گفتم که بچه هایی که راهشون بیش از 600 کیلومتر هست امروز میتونن برن برای مرخصی. پست ها لغو شده، گشتی هم ندارید، مرخصی هم تا صیح ساعت 06:00 دوشنبه هست. نه یکشنبه ساعت 16:30. صدای دست زدن بچه ها بود که فضا رو پر کرد. بعد هم صلوات بلندِ بلند. ناهار چلو کباب و سالاد بود. با تیب خاطر خوردیم. امروز صبح همه افراد در کار نظافت مشارکت داشتند، 20 نفر نبودند رفته بودن اردوی قم. بعد از ظهر، کلاس آفند و پدافند با سروان پایمردی بود. مهدی رستمی بچه ها رو بستنی مهمان کرد. 95هزار تومان پول هم برگرداندند بابت اضافه ای که بچه ها برای هزینه های عکس و گل و ... پرداخت کرده بودند. تو فکر رفتم که برای مربی ها یک کاریش بکنیم این مبلغ رو.  الان که دارم می نویسم، به ذهنم اومد که کتاب بخریم با امضای همه بچه ها. ساعت 19:00 MBTI رو شروع کردیم. با سرکار رفیعی و امیری و بچه ها، پدرام، ایوب و چند نفر دیگه. استقبال خوب بود. گرچه نفرات کم بودند، اما توجه ها خوب بود.

امتحان تستی رو هم دادیم، با کلی خنده و شلوغی بچه ها. رفیعی اومد کتابم رو ورق زد، دیدم داره میگه که: 27/07/1397 در اضطراب اعزام.

تصادف جالبی بود.

دیگه کمر دوره شکست، و داریم میفتیم توی سرازیری، خدا عالم است که چه کاری میخوام بکنم، نه اینکه زندگی چه در پیش دارد.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۲۵
یک سرباز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی