خاطرات یک سرباز

خاطرات یک سرباز

جمعه 18/09/1397

دوشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۲۳ ب.ظ

جمعه 18/09/1397

اولین بازگشت از مرخصی در ساعت معمول، 02:30 شب. کار پروژه وب جذب تمام نشد. گذاشتمش بالا سرم رو با نمره 6 زدم. پیرایش علی، خیابان 24. یکمی هم مدل دار زد موهام رو. منظورم همون انداختن خط دور موها، از قسمت جلوی سر و کناره ها. با خواهر رفتیم برای داماد پیراهن خرید. حال غریبی داشتم. از قدم زدن در خیابان. شب مسعود و خانمش اومدن خونه، برای مشورت گرفتن در مورد ساخت خانه. از صبح حال بدی داشتم. استرس، اضطراب، فشار 12.7 روی 5.6 و ضربان قلب 71.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۲۴
یک سرباز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی